گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
ماهنامه موعود شماره 42
خون و باروت








در کجاي روزها و شبهاي این چنین ایستاده?اي؟ کدام قله را زیر گامهایت فرسوده?اي که آسمان، تو را تنگ در آغوش فشرده
است؟ سرزمینت را فریاد می?زنی؟ دستهایت جوانه?هاي سنگ می?دهند، انگشتانت را نشانه می?کنی، پرتاب می?کنی، تمام
بغض?هاي فشرده در گلویت را. فریاد می?زنی خشمی را که در چشمهایت توفان به پا کرده است. بر دوش می?کشی نعش
سرزمینت را، تکه?هاي پاره پاره?اش را. با بوي درختان در خون نشسته، در فضا منتشر می?شوي. فریاد می?زنی از آن سوي
تاریخ، صدایت می?پیچد در سالها صبر و شکنجه. دست می?بري، خاك در مشتهایت فوران می?کند، از لابلاي انگشتانت سرازیر
می?شود. عقده?هاي گلویت سنگ می?شود، پرتاب می?کنی. بغضت مجال نمی?دهد، می?باري بر سیاهی تاریخ، می?باري تا
صفحات تاریخ را بشویی از اینهمه ظلم. کودکانت را می?بینی که می?دوند بیسرانجام در کوچه?هاي خون و باروت. مادرانت
را که بر سینه می?کوبند اندوه از دست دادن فرزندانشان را. بیت المقدس، نفست در سینه حبس می?شود؛ با کدام گلوي گداخته
فریاد می?زنی که خورشید، قطره قطره فرو می?چکد در تشنگی?ات براي رسیدن؟ دلهایت جوانه می?دهند. بوي خون می?دهد
پاره?هاي کشورت. نگاه می?کنی در دود و خون و باروت، دستهایت را بلند میکنی تا از شاخه?هاي آسمان نیز سنگ بچینی -
سنگ؛ تنها سنگ تو را هزار فانوس، شب را هزار دریچه ناگشوده، تو را فریادي از جنس آهن، شهر را صداي گلوله و فروریختن،
بایست! فریاد بزن خشم سی ساله?ات را. درختان زیتون سرزمینت شاخه بر خشکیدگی گسترده?اند. تو را فریادي باید از جنس
آوازهاي به یغما رفته کشورت، تا بیدار کنی خواب سنگین خاك را تا فرو بپاشد تکه تکه پیکر ابلیس که چنگ بر سکوت
سرزمینت انداخته است. فریاد بزن تا هم نوا با تو، تمام رودهاي جهان به خروش درآیند. حمیده رضایی
صفحه 59 از 68
دو خاتم
اشاره: در روایات متعددي از امام مهدي(ع) به عنوان شبیهترین مردم به رسول گرامی اسلام(ص) یاد شده است. از جمله در روایتی
خدا را سپاس میگویم که مرا از دنیا نبرد تا آنکه جانشینم را به من نشان داد؛ » : که از امام حسن عسکري(ع) نقل شده، میخوانیم
در کتابی که با عنوان دو خاتم به تازگی از سوي .« همو که از نظر سیرت و صورت شبیهترین مردم به رسول خدا(ص) است
انتشارات موعود به چاپ رسیده است، برخی از شباهتهاي خاتم رسولان(ص) و خاتم امامان(ع) برمشرده شده است که در اینجا با
چند مورد از آنها آشنا میشویم: رحمت براي جهانیان خداوند متعال در قرآن کریم دربارة پیامبر اکرم(ص) میفرماید: وَ ما
اَرسَلناكَ افلّا رَحمَۀً لفلعالَمینَ. 1 ما تو را جز مایه رحمت براي جهانیان نفرستادیم. و در حدیث قدسی راجع به حضرت مهدي(ع)
آمده است: ... و أکمل ذلک بابنه محمد رحمۀ للعالمین علیه کمال موسی و بهاء عیسی و صبر ایوب. ... و آن را با فرزندش محمد
که مایه رحمت براي جهانیان و داراي کمال موسی و شکوه عیسی و صبر ایوب است کامل نمود. 2 دفع بلا به برکت دو خاتم قرآن
کریم درباره برکات وجودي حضرت خاتمالانبیا(ص) میفرماید: وَ ما کانَ اللَّهف لفیفعَذّفبَهفم وَ اَنتَ فیهفم وَ ما کانَ اللَّهف
مفعَذّفبَهفم وَ هفم یَستَغففرونَ. 3 و تا تو در میان آنان هستی، خدا بر آن نیست که آنان را عذاب کند و تا آنان طلب آمرزش
میکنند، خدا عذاب کننده ایشان نخواهد بود. طریف، یکی از خادمان حضرت مهدي(ع)، در مدتی که حضرت در گهواره بودند
به خدمت ایشان میرود پس از آنکه به درخواست حضرت براي ایشان صندل سرخی میبرد. حضرت از او میپرسند: آیا مرا می
شناسی. میگوید: بلی شما آقاي من و فرزند آقایم هستید. حضرت میگویند: منظورم این نبود. خادم عرضه میدارد: خودتان
بفرمایید. حضرت میفرمایند: أنا خاتم الأوصیاء؛ بی یدفع اللَّه البلاء عن أهلی و شیعتی. 4 من خاتم اوصیاء و جانشینان [پیامبر(ص)]
هستم. به وسیله [و به برکت] من خداوند بلا را از خانواده و شیعیانم برطرف میکند. عالم، محضر دو خاتم قرآن کریم درباره
حضرت ختمی مرتبت(ص) میفرماید: فَکَیفَ افذا جفئنا مفن کفلّف افمَّۀف بفشَ هیدف وَ جفئنابفکَ عَلی هوفلاءف شَ هیداً. 5 پس
[حالشان] چگونه است وقتی از هر امتی شاهد و گواهی بگیریم و تو را بر آنان گواه بیاوریم؟ و حضرت صاحبالزمان(ع) ضمن
توقیعی به شیخ مفید میفرمایند: فإنّا یحیط علمنا بانبائکم ولا یعزب عنا شیئاً من أخبارکم. 6 همانا از همه امور مربوط به شما مطلعیم
. و ذرهاي از اخبار شما از ما پنهان نمیماند [و همه چیز را درباره شما میدانیم و میبینیم]. پینوشتها: 1. سوره انبیا ( 121 ) آیه 107
.4 . 3. سوره انفال ( 8) آیه 33 . 2. محمدبن یعقوب کلینی، الکافی، ج 1، ص 527 ؛ محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج 36 ، ص 196
. 6. محمدباقر مجلسی، همان، ج 53 ، ص 174 . 5. سوره نساء ( 4) آیه 41 . محمدباقر مجلسی، همان، ج 52 ، ص 30
حکایت حاج مؤمن
حاج مؤمن شیرازي میگوید: در جوانی محبت و شوق شدیدي به زیارت حضرت مهدي(ع) در من پیدا شد که لحظه?اي قرار و
آرام نداشتم. به طوري که از خوردن و آشامیدن غافل می?شدم تا کار به جایی رسید که باخود عهد کردم آنقدر از خوردن و
آشامیدن خودداري خواهم کرد تا تشرف خدمت امام(ع) برایم حاصل شود یا آنکه بمیرم. چند روز غذا نخوردم و روز سوم در
مسجد سردزك که افتخار خدمتگزاري آن مسجد را داشتم از ضعف، بیهوش افتاده بودم که ناگاه صداي دلنواز روح?بخشی با
حاج مؤمن! برخیز و از این غذایی که براي تو آورده?اند تناول کن، مگر » : عظمت، که پر از لطف و عنایت بود به گوشم رسید
به مجرد «. نمی?دانی این عملی را که انجام دادي درشرع مطهر اسلام حرام است. بعداً از این قبیل کارهاي غیر مشروع بپرهیزید
شنیدن این صدا قدرت و قوه?اي در من پیدا شد بی?اختیار برخاستم و نشستم. صورتی نورانی دیدم - امید است نصیب همه
حاج مؤمن آقاي سید هاشم (امام جماعت مسجد سردزك) به » : دوستان و عاشقان راهش بشود - مانند ماه می?درخشید. فرمودند
صفحه 60 از 68
مبلغی هم پول به من «. مشهد می?روند شما هم با ایشان بروید، در قم شخصی را ملاقات خواهید نمود به دستور او رفتار کنید
مرحمت فرمودند و از نظرم ناپدید شدند، بلافاصله بوي طعام به مشامم رسید دیدم ظرفی پر از غذا موجود است. تا آن وقت چنین
غذایی با آن لذت نخورده بودم. غذا را که خوردم قدرت عجیبی در خود احساس کردم. برخاستم و به کارهاي روزانه مسجد
شما مشهد می?روید من هم با » : مشغول شدم ظهر شد و آقاي سید هاشم جهت نماز آمدند. بعد از نماز ظهر و عصر به ایشان گفتم
چون «. چه کسی به شما گفته من مشهد می?روم، من حتی از خانواده خودم مخفی داشتم » : آقاي سید هاشم فرمودند «. شما می آیم
آن پولها را به من بدهید » : اصرار نمود داستان را براي ایشان گفتم ولی موضوع ملاقات آن مرد را در قم نگفتم. ایشان به من گفتند
من نپذیرفتم. تا اینکه ایشان چند روزي بعد با خانواده?شان حرکت نمودند من هم در خدمتشان « چند برابرش را به شما می?دهم
بودم تا به قم وارد شدیم و چند روزي توقف داشتیم.روزي در حرم مطهر حضرت معصومه(س) مشرف بودم ناگهان دیدم دستی به
شانه من رسید. شخصی را دیدم قبا و عباي نائینی پوشیده کلاهی از پشم که معمول آن زمان بود از جنس نمد بر سر داشت.
فوراً زیارت را تمام کردم و «. حاج مؤمن! در صحن، انتظار شما را دارم بعد از خاتمه زیارتتان بیایید شما را ملاقات کنم » : فرمودند
من مسافرتی در پیش دارم باید بروم پدر و مادرم را در شهر تبریز » : رفتم. بسیار مرد نورانی و روحانی ولی بسیار عادي بود. فرمود
ملاقات و تودیع کنم. شما در تهران ده روز توقف خواهید داشت و روز حرکت در دروازه تهران شما را ملاقات خواهم نمود. در
حاج مؤمن فرمود: آن مرد خداحافظی کرد و رفت و ما هم چند «. تهران براي شما یک گرفتاري پیش می?آید ولکن مرتفع میشود
روزي بعد به تهران رفتیم در تهران ده روز توقف داشتیم. براي گرفتن جواز حرکت که در آن وقت لازم بود به کلانتري مراجعه
کردیم مرا گرفتند و بردند. جماعت بسیاري آنجا بودند. هر کس را که می?آوردند لباسش را از تنش بیرون می?آوردند و کت و
شلوار به او می?پوشاندند و کلاه پهلوي سرش می?گذاشتند، ولی وقتی مرا بردند لباس مرا نکندند فقط کت و شلوار و کلاهی به
من دادند و مرا مرخص کرد. وقتی بیرون آمدم کت و شلوار را به فقیري دادم و کلاه را هم به دور افکندم. بعد از ده روز توقف
حرکت کردیم. آقاي سید هاشم یک ماشین دربست اجاره کردند که خانواده?شان در زحمت نباشند. در دروازه تهران که ماشین
براي رسیدگی به جوازات توقف کرده بود دیدم از خارج ماشین کسی مرا صدا می?زند. وقتی نگاه کردم آن مرد محترم را دیدم.
آمدم به آقا سید هاشم «. به این آقا بفرمایید شخصی است می?خواهد با ما به مشهد بیاید اجازه می?دهید. او قبول می?کند » : فرمود
در این چند روزي که با هم هستیم هر چه » : گفتم و ایشان قبول کردند. آن مرد آمد و پهلوي من در ماشین نشست و فرمود
«. اولًا شما دیگر حق ندارید از غذاي این آقا و دیگري بخورید مگر آنچه من آورده?ام «. می?گویم باید بشنوید و تخلف نکنید
براي نماز و صرف نهار توقف نمودند. آقا سید هاشم مشغول خوردن غذایی که « شاه?آباد » قبول نمودم. ظهر شد در محلی به نام
تهیه نموده بودند شدند به من هم تعارف کردند ولی من قبول نکردم اصرار کردند خجالت کشیدم. لقمه اول را که برداشتم دیدم
مگر من نگفتم از غذاي کسی نخورید؟ گفتم: خیلی اصرار » : آن شخص محترم از در قهوه?خانه وارد شد، مرا صدا زد و گفت
وقتی من رفتم دیدم در ظرفها تمام چرك .« حالا بروید اگر می?توانید بخورید » : فرمود «. نمودند و من خجالت کشیدم و ناچار شدم
و خون است حالم تغییر نمود. برگشتم و مختصر غذایی در سفره داشتند با ایشان خوردیم و چه بسیار لذیذ و خوش طعم بود. تا چند
روزي که با آن مرد بزرگ بودیم فقط با ایشان هم غذا بودم و هر شب وقت مغرب دست مرا می?گرفت و می?برد، مثل اینکه
زمین می?چرخد بعد از چند قدم به صحرایی می?رسیدیم نورانی و چراغهاي فراوان، خیمه?هاي بسیار برپا و صفوف جماعت
برقرار. مرا در صف آخر می?نشاند و خودش می?رفت در صف اول و بعد از اتمام نماز می?آمد و مانند اول دست مرا می?گرفت
حاج مؤمن! امروز روز آخر عمر » : بعد از چند قدم به محل خود می?رسیدیم تا روز آخر که به مشهد وارد می?شدیم به من فرمود
من است و من امروز می?میرم و تمام این ملاقاتها و مقدمات براي امروز بوده که شما متکفل دفن من شوید و آقاي سید هاشم هم
با شما شرکت کند و این کفن من است و این مبلغ هم براي حمل جنازه و غسل و دفن، مرا نزدیک پنجره فولاد دفن کنید و
صفحه 61 از 68
سیدي » : فرمود «؟ تکلیف من چیست » من به ایشان گفتم «. هیچ?کس حق دخالت در این کار ندارد و همین مقدار از پول کافی است
از اهل شیراز که تحصیلاتش در نجف انجام شده و به شیراز برمی?گردد با او مجالست و مصاحبت داشته باش براي تو بسیار نافع
است و علامتش آن است که آن سید مسجد جامع شیراز را که زیر خاك پوشیده است خاکهاي آن را برمیدارد و به کمک مردم،
1 شرح این مطالب در کتاب داستانهاي شگفت نوشته آیت الله دستغیب شیرازي(ره) آمده «. مسجد را می?سازد و احیا می?کند
است. ولی ایشان، این جملات را که مربوط به خود ایشان بوده را در این کتاب ذکر ننمودهاند. مرحوم حاج مؤمن ادامه دادند: وقتی
به یک فرسخی مشهد رسیدیم که جوازات را می?نوشتند و گنبد مطهر پیدا بود دیدم این مرد بزرگ که نامش غلامحسین بود رفت
در محلی رو به قبله خوابید و عبا را سرکشید وقتی خواستیم سوار شویم او را صدا زدیم دیدیم از دنیا رفته است. من فریاد می?زدم
و گریه می?کردم و داستان را براي آقا سید هاشم گفتم ایشان به من اعتراض نمودند چرا زودتر نگفتی. گفتم اجازه نداشتم و آقا
سید هاشم نزدیک آمدند و عبا را کنار زدند و صورت نورانی آن مرد را دیدند بی?حال شدند و تا چهار سال بعد که زنده بودند
از گریه در منبر و منزل براي آن مرد بزرگ خودداري نمی?نمودند. خلاصه همان طوري که فرموده بودند بدون کم و زیاد همان
مقدار از پول را که داده بودند مصرف شد و جنازه را پشت پنجره فولاد دفن کردیم. و بعدها که آقاي دستغیب از نجف آمدند و با
نشانه?اي که داده بودند که مسجد را احیا می?کنند مسجد را ساختند و من توفیق مجالست و مصاحبت ایشان را یافتم. بعد از
شهادت آیت?اللَّه دستغیب(ره) آقا شیخ محمد علی شفیعی - که از اهل علم و مقیم سامرا بودند - همین داستان را که خود از حاج
مؤمن شنیده بودند براي بنده نقل نمودند البته به اضافه یک مطلب و آن اینکه آقاي حاج مؤمن فرموده است که این مرد بزرگ در
بدان که شما قبل از آن سید خواهید مرد و آن سید متکفل غسل و کفن و دفن شما می?شود و آن سید را شهید » : خاتمه فرمودند
و آن سید را شهید » : این جمله براي اثبات واقعیت و حقیقت انقلاب بسیار جالب است که آن مرد بزرگ فرمودند «. می?کنند
111 به نقل از داستانهاي شگفت، شهید آیت الله - پینوشتها: برگرفته از کتاب: ناگفتههاي عارفان، ص 105 «. می?کنند
1. شرح این مطالب در کتاب داستانهاي شگفت نوشته آیت الله دستغیب شیرازي (ره) آمده است. ولی . دستغیب(ره)، داستان 34
ایشان، این جملات را که مربوط به خود ایشان بوده است، در آنجا ذکر ننمودهاند.
پرسش شما، پاسخ موعود
استان اصفهان - با ارسال نامهاي خواستار پاسخ به سؤال ذیل شدهاند: لطفاً در مورد سیما و چهرة امام زمان(ع) توضیح داده و
بفرمایید آیا این توضیحات منبع موثقی دارد؟ شناخت ظاهري امام مهدي(ع) که یکی از ابعاد شناخت امام و حجت هر زمان است،
کسی که » : از جهاتی قابل توجه است. یکی از نظر تکلیف، به حکم حدیث معروف پیامبر گرامی اسلام(ص) آنجا که میفرماید
همچنین روش مؤثري براي محسوس کردن وجود نازنین امام و «. بمیرد و امام زمان خود را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است
دوست دارم اندکی رسول » : ایجاد تعلق خاطر براي منتظرین فرجش است. چنانکه امام حسن(ع) به هند بن ابیهاله میفرماید
1 و بالاخره اینکه بررسی سیماي ظاهري ایشان بدلیل « خدا(ص) را توصیف کنی تا تعلق خاطري نسبت به ایشان در من پیدا شود
اینکه امام قبل از ایشان در قید حیات نیستند که ایشان را معرفی نمایند اهمیت ویژهاي مییابد تا بدین وسیله راه بر مدعیان دروغین
امامت و مهدویت بسته شود. و شاید سرّ اینکه این همه در روایات معصومین(ع) به این مسأله پرداخته شده، همین باشد. نکته قابل
توجه در مورد این نشانهها، این است که با وجود اینکه روایات از فریقین و از چند امام نقل شده ولی هیچگونه تضاد و تنافی میان
روایات نیست و همه فرد واحدي را معرفی میکنند. 2 در مورد سیماي امام مهدي(ع) روایات فراوانی وارد شده که به تفصیل
جزئیات جمال دلآراي ایشان را به تصویر کشیدهاند. البته یک معیار کلی نیز معرفی کردهاند و آن شباهت بسیار زیاد به پیامبر
3 حال که «. او از نظر آفرینش و اخلاق شبیهترین مردم به من است » : گرامی اسلام(ص) است. چنانکه خود نبیاکرم (ص) میفرماید
صفحه 62 از 68
پیامبر خدا » : دانستی آن حضرت شبیهترین مردم به رسول اکرم(ص) است، توصیف پیامبر(ص) را از زبان امام باقر(ع) میشنویم
رخسارش سپید آمیخته با سرخی و چشمانش سیاه و ابروانش به هم پیوسته و دستهایش درشت و سطبر بود. بدانسان که طلا بر
انگشتانش ریخته باشد. استخوان دو شانهاش بزرگ بود چون به کسی روي میکرد به خاطر مهربانی شدیدي که داشت با همۀ بدن
به جانب او توجه مینمود. یک رشته مو از گودي گلو تا نافش، انگار که میانۀ صفحه نقرة خالص است و گردن و شانههایشان
بسان ابریق سیمین بود، بینی کشیدهاي داشت که هنگام آشامیدن آب نزدیک بود به آب برسد. هنگام راه رفتن محکم قدم بر
4 از این حدیث، «. میداشت که گویا به سرازیري فرود میآید. باري نه قبل و نه بعد از پیامبر خدا کسی تا کنون مثل او دیده نشده
به خوبی میتوانیم حضرت ولیعصر(عج) را تجسم نماییم. اما روایات فراوان دیگري هم از معصومین(ع) نقل شده که براي رعایت
نشانهاش این است که در سن » : اختصار از هر ویژگی تنها یک یا دو حدیث نقل میکنیم: 1. سن مبارك ایشان: امام رضا(ع) فرمود
پیري است ولی چهرهاش جوان است به گونهاي که بیننده میپندارد چهل ساله و یا کمتر از آن است و نشانه دیگرش آن است که
6 همچنین امام رضا(ع) «... قامتش معتدل بود نه بلند و نه کوتاه » : 2. قامت 5«. به گذشت شب و روز پیر نشود تا آنکه اجلش فرا رسد
وي نیرومند باشد به غایتی که اگر دستش را به بزرگترین درخت ...» : خطاب به اباصلت که از صاحبالامر پرسیده بود، فرمودند
در آخرالزمان مردي از فرزندانم ظهور میکند که رنگش » :( 3. رنگ: امام باقر(ع 7«... روي زمین دراز کند، آن را از جاي برکند
4. موي سر: از 9«. اندکی گندمگون و رنگش طلایی است » : 8 همچنین در مورد ایشان گفته شده «... سفید متمایل به سرخی است
10 همچنین در غیبت شیخ طوسی آمده است: «... خوش مو، که موهایش بر دو شانۀ او ریخته » : امام باقر(ع) روایت شده است که
گونههایی نرم با خالی در گونه راست که مانند دانه مشک بر روي » : 5. صورت 11«... موي سر ایشان اندکی چین و شکن دارد »
جوانی نورس و نورانی و سپید » : 12 همچنین در جریان تشرف علیبن مهزیار ایشان حضرت را اینگونه توصیف میکنند «. عنبر است
پیشانی بود با ابروانی گشاده و گونه و بینی کشیده و قامتی بلند و نیکو چون شاخه سرو و گویا پیشانیش ستارهاي درخشان و بر
گونه راستش خالی بود که مانند مشک و عنبر بر صفحهاي نقرهاي میدرخشید و بر سرش گیسوانی پرپشت و سیاه و افشان بود که
13«. روي گوشش را پوشانده بود و سیمایی داشت که هیچ چشمی برازندهتر و زیباتر و باطمأنینه تر و باحیاتر از آن ندیده است
پیشانی نورانی و روئی سپید و چشمانی » : یعقوب بن منقوش از اصحاب امام حسن عسکري(ع) ایشان را اینگونه توصیف میکند
14 وقتی از امیرالمؤمنین (ع) درباره صفات امام مهدي(ع) سوال شد ایشان فرمودند: «... درخشان ... بر گونه راستش خالی بود
15«. جوانی میان قامت و نیکو روي که موهایش را بر شانههایش میریزد و نور رخسارش بر سیاهی موي صورت و سرش غلبه دارد »
صورتی زیبا، گندمگون و چهرهاي گلگون دارد، ابروهائی کشیده، صورتی نیکو، دیدگانی » : همچنین امام صادق(ع) میفرماید
در پشت او دو علامت ...» : ( 6. خال و نشانهها: امیرالمؤمنین(ع 16«. مشکی بینی باریک و نیکو خمیده، و پیشانی باز و درخشان دارد
خالی بر گونه ...» : 17 و در حدیثی دیگر امام صادق(ع) میفرماید «. است که یکی به رنگ پوست و دیگري شبیه مهر نبوّت است
بر دو کف دستاش نوشته » : 18 همچنین از دیگر نشانههاي ایشان این است که «. راست چون دانه مشک که بر قطعه عنبر سائیده
جاء الحق و زهق » : 19 همچنین بر بازوي راست ایشان این دو آیه «. شده است: با او بیعت کنید، زیرا، بیعت، فقط براي خداوند است
21 نوشته شده است. 22 « و تمت کلمه ربک صدقا و عدلا لا مبدل لکلماته و هو السمیع العلیم » 20 و « الباطل إن الباطل کان زهوقا
خلاصه اینکه هم ائمه(ع) و هم کسانی که سعادت تشرف یافتهاند، قبل از هر وصفی، ذکر زیبایی ایشان را کردهاند. چنانکه
چهرهاي زیباتر از روي ایشان ندیدم و نه هیبتی بالاتر از هیبت ایشان و نه منزلتی برتر از ایشان، حتی به خاطر هیبت شان » : میگوید
چهرهاش میان گشاده رویان عالم مانند ماه نورانی در بین ستارگان » 23 همچنین اینطور ستودهاند که «. از دیدناش سیر نمیشدیم
سیمایی داشت که هیچ چشمی برازندهتر و زیباتر و با » : 24 و فرد دیگري که سعادت تشرف یافته چنین میگوید «. درخشان است
25 و نکته آخر اینکه حضرت، نه تنها زیباروي این دنیاست بلکه به فرموده رسول گرامی «. طمأنینهتر و باحیاتر از آن ندیده است
صفحه 63 از 68
26 پینوشت: 1. شیخ صدوق؛ معانی «. مهدي طاووس اهل بهشت است که هالهاي از نور او را احاطه کرده است » :( اسلام(ص
3. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، مترجم: پهلوان، . 2. جمال یار، جعفري، جواد، فصلنامه انتظار، ش 5 . الاخبار؛ صفحه 79
5. شیخ صدوق، کمال . 4. موسوي اصفهانی، سیدمحمدتقی، مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم، ص 96 . منصور، ج 1، ص 535
9. شیخ . 8. همان، ص 560 . 7. همان، ص 69 . 6. همان، ص 212 . الدین و تمام النعمه، ترجمه: پهلوان، منصور، ج 2، ص 558
. 12 . همان، ص 161 . 11 . شیخ طوسی، کتاب الغیبه، ص 165 . 10 . شیخ مفید، الارشاد، ج 2، ص 357 . طوسی، کتاب الغیبه، ص 155
15 . صافی گلپایگانی، . 14 . همان، ص 116 . 13 . شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ترجمه: پهلوان، منصور، ج 2، ص 180
16 . کامل سلیمان، روزگار رهایی، ترجمه: علی اکبر مهديپور، ج 1، ص . لطف الله، منتخب الاثر فی الامام الثانی عشر(ع)، ص 187
20 . سوره . 19 . فصلنامه انتظار، ش 5، ص 186 ، به نقل از دلائل الامامه، ص 270 . 18 . همان، ص 128 . 17 . همان، ص 124 .127
23 . همان، به نقل از صراط . 22 .خراسانی، محمدجواد، مهدي منتظر(ع)، ص 42 . 21 . سوره اسراء، آیه 181 . انعام، آیه 155
25 . شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ترجمه: . 24 . همان، به نقل از الملاحم و الفتن، ص 136 . المستقیم، ج 2، ص 261
. 26 . کامل سلیمان، روزگار رهایی، ترجمه: مهديپور، علیاکبر، ج 2، ص 122 . پهلوان، منصور، ج 2، ص 180
2- فهرست کتابهاي انتشار یافته با موضوع مهدویت در سال 1383
قسمت دوم علی صابري شاهزاده روم؛ مادر امام زمان(عج) محمدحسن مؤمنی تنکابنی، دلیل ما، 64 ص، رقعی، چاپ دوم، 3000
ریال. بخشهایی از توقیعات و زیارات مقدس بقیه الله الاعظم (عج) محمدحسین آسوده، مؤسسه انتشاراتی لاهوت، 94 صفحه،
رقعی، چاپ اول، 4000 ریال. دعاي ندبه به انضمام دعاي امام زمان(عج) و دعاي فرج با ترجمه فارسی اسماعیل پزشکیاننژاد،
پزشکیان نژاد و پسران، 80 صفحه، جیبی، چاپ دوم. صحیفه مهدیه: مجموعه مهمی از نمازها، دعاها و زیارتها از ناحیه مقدسه
امام زمان(عج) سیدمرتضی مجتهدي سیستانی، مترجم: محمد ظریف و محمدحسین رحیمیان، نشر الماس، 754 ص،
وزیري(گالینگور)، 27000 ریال، چاپ اول منتخب صحیفه مهدیه سیدمرتضی مجتهدي سیستانی، جیبی، 5000 ریالع چاپ اول.
میثاق منتظران ( شرحی بر زیارت آل یاسین) سیدمهدي حائري قزوینی، مسجد مقدس جمکران، 240 ص، رقعی، 8000 ریال، چال
اول. نفحات الانس من حضرات القدس عبدالرحمن جامی، اطلاعات، 1316 ص، وزیري، چاپ چهارم. برگی از آسمان: شرحی بر
توقیعات حضرت مهدي(ع) علی بابایی، نشر قدس، 240 ص، رقعی، 11000 ریال، چاپ اول. در این نوشته علاوه بر درج احادیثی
در باب حضرت مهدي(ع) داستانهایی درباره کرامت آن حضرت به طبع رسیده است. پادشاه خوبان؛ مجموعه تحقیقاتی پیرامون
امام زمان(ع) علیاصغر لشگري آهنگري، تأمین، 240 ص، رقعی، 9000 ریال، چاپ اول. این مجموعه حاوي نوشتههایی درباره
حضرت مهدي(ع) و غیبتش است که عناوین برخی از آنها بدین قرار است: برخی از وظایف منتظران در زمان غیبت؛ پژوهشی
پیرامون نواب اربعه؛ وقایع دوران غیبت؛ سیماي امام زمان(ع)، آنچه خوبان همه دارند تو یک جا داري و سخنی پیرامون رجعت.
پرسشهاي علما و مردم و پاسخهاي امام زمان(ع) سیدجواد رضوي، نیلوفرانه، 152 ص، رقعی، 6000 ریال، چاپ اول. بخش اول
کتاب شامل حکایاتی است از افراد مختلف که طی آن روایاتی از امام زمان(ع) و رهنمودهایی از آن حضرت براي مسلمانان، به
ویژه شیعیان درج گردیده است. و بخش دوم نیز با عنوان توقیعات مشتمل برنامههایی از امام زمان(ع) است. جلوه نگار، پاسخ
حضرت مهدي(عج) به چهل سؤال احمد حیدري، یاقوت، 120 ص، رقعی، 5000 ریال، چاپ چهارم. حدیث وصال: ناگفتههایی از
امام زمان(عج) سیدمهدي شمس الدینی، موسسه توسعه فرهنگ قرآن، 240 ص، رقعی، 14000 ریال، چاپ اول. حکایات، روایات و
مطالب این کتاب به نوعی در ارتباط با امام زمان(ع)، غیبت، انتظار و قیام آن حضرت نگاشته شده است. در پی عمل جانان: نجوایی
با امام زمان(عج) جواد نعیمی، شرکت به نشر، 72 صفحه، رقعی، 3500 ریال، رقعی، 3500 ریال، چاپ اول. کتاب حاضر حاوي
صفحه 64 از 68
درد دلها و نجواهاي عاشقانه کلمات در ساحت پیشواي جهانیان، امام زمان(عج) میباشد که از دل و جان برخاسته است و بر زبان
قلم جاري شده است. برخی از عناوین نوشتار مذکور عبارتند از: عاشقانه، در انتظار خورشید، توتیاي محبت، شکوه انتظار، گنج
جهان و ... به عنوان نمونه به قسمتی از این مطالب اشاره میشود: و عشق آن هنگام که به زمزمه درآید، فریاد گونه در پهنه گیتی
گسترده میشود و در انتظار منتظران میماند. ... اي منتظر منتظران خورشید را دریاب! پرتویی از روشنایی نگاهت را سمت دلها و
دیدهها در دستهاي ما بتابان و از حضرت باري تعالی طلب ظهور خویش را بنما! باشد که نامههاي نگاه ما، پگاه استجاب دعایت را
دریابد. در سایه امام زمان(ع) زینب پورحیدري، موسسه فرهنگی و انتشاراتی رهسرا، 152 ص، رقعی، 9500 ریال. در این نوشتار
پس از بیان مجملی از زندگینامه مادر حضرت مهدي(ع) روایاتی از یاران نزدیک آن حضرت و دشمنان ایشان درج گردیده است
و در پایان نوشتار اشعار مذهبی در قالب نوحه فراهم آمده است. زندگانی حضرت امام حجه بن الحسن(ع)، گزیدهاي از منتهی
الامال محدث قمی(ره) عباس قمی، به اهتمام رضا استادي، دفتر نشر برگزیده، 96 ص، رقعی، 4000 ریال، چاپ دوم عاشقان مهدي
موعود (عج) علیاکبر اعلا، موسسه فرهنگی و انتشاراتی دهسرا، 216 ص، رقعی، چاپ اول. عصاره خلقت، درباره امام زمان(ع)
عبدا... جوادي آملی، ویراستار: محمد صفایی، نشر اسراء، 120 ص، پالتویی، 6000 ریال، چاپ چهارم. محبوب عالم یا موعود امم:
هفده گفتار دربارة حضرت ولی عصر صاحب الزمان(عج) سیدعلی اکبر واعظ موسوي، انتشارات منیر، 272 ص، وزیري، 20000
ریال، چاپ اول. در این نوشتار، پس از درج زندگینامه مختصري از امام مهدي(ع) روایتی از ائمه(ع) درباره آن حضرت درج
گردیده است. معجزات امام زمان، حضرت مهدي(ع) به اهتمام حبیب الله اکبرپور، نشر الف، 260 ص، رقعی، 10000 ریال، چاپ
اول نگاهی به زندگانی حضرت مهدي(ع)، خصوصیات فردي، اجتماعی، اخلاقی و معجزات ایشان دارد. این نوشتار با توجه به منابع
مختلف تدوین گردیده و برخی از مطالب آن بدین شرح میباشد: میلاد امام مهدي( ع)، غیبت کبري، سخن گفتن حضرت هنگام
تولد، دلیل امامت حضرت مهدي(ع)، استجابت دعاي حضرت، شفاي چشمهاي زن صالحه و ... مهر بیکران: نگاهی به رأفت امام
زمان(ع) محمدحسن شاهآبادي، مسجد مقدس جمکران، 134 ص، رقعی، 5000 ریال، چاپ پنجم. میر مهر (جلوههاي محبت امام
زمان(عج)) مسعود پورسیدآقایی، مؤسسه انتشاراتی حضور، 480 ص، وزیري، 2000 ریال، چاپ اول. دلیل آفتاب: تحقیقی کوتاه
پیرامون ارتباط متقابل میان حضرت فاطمه (س) و فرزندش حضرت مهدي(ع) محمدحسین رحیمیان، دلیل ما، 208 ص، رقعی،
9800 ریال، چاپ سوم. روابط متقابل بین حضرت زهرا(س) و امام عصر(عج) سیدمحمد باقر موسوي، ویراستار: سیدمجید شیخ
الاسلام، ارم، 96 صفحه، رقعی، 5000 ریال، چاپ اول. نگارنده در کتاب از مشترکات و روابط متقابل حضرت زهرا (س) و امام
زمان(ع) سخن میگوید: از جمله روابط مشترك در اهداف و ظلم ستیزي، روابط مادر - فرزندي، روابط سبب و مسبّب، روابط
مظلوم و منتقم، نظایر آن مباحثی مطرح میسازد. چهل حدیث پیرامون آخرین نشانههاي ظهور موعود عصر، 26 ص، پالتویی، 2000
ریال، چاپ اول. پیشگوییهاي آخرالزمان موعود عصر، 192 ص، رقعی، 11000 ریال، چاپ سوم. آشتی با امام زمان(عج) محمد
شجاعی، نشر محیی، 344 ص، رقعی، 16000 ریال، چاپ سوم. شش ماه پایانی (تقویم حوادث شش ماهه پیش از ظهور) مجتبی
ساده، مترجم: محمود مطهرينیا، ویراستار: پریوش دانشنیا، موعود عصر، 280 ص، رقعی، 17500 ریال، چاپ اول. مطالب این
کتاب درباره غیبت و دوران پیش از ظهور امام زمان (عج)، توصیف و نشانههاي سال ظهور، تقویم حوادث سال ظهور (شش ماه
آخر دوران غیبت) است که با روایات و احادیث مختلفی درج گردیده است.
درباره